- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
شهادت حضرت قاسم علیه السلام
سـیـزده آیـیـنـه می رویـیــد از تـابـیـدنش غنچه می شد آسمان در لحـظۀ خندیدنش گونه های خشک او وقت وداع با حسین جرعه جرعه تشنگی نوشیـد ازبوسیدنش مرگ را می گفت"اَحلی مِن عَسل"آن نازنین میرسید ای عشق هنگـام عسل نوشیدنش دیدنی بود اشتیاقش، دیدنی تر گشته بـود روی مرکب رفتن و جوشن به تن پوشیدنش شوق در آغوش بگرفتن شهادت را دمی سخت باشد سخت، حتّی یک نفس فهمیدنش می رود امّا صدای پای گلچـین می رسد شد فلک را گوئیا هنگامه ی گل چـیدنش نوجوان و کارزار و این دلیری در نبرد! شد تماشـایی در آن دشت بلا جنگـیـدنش تیغ ها دردست گل چینان و او روی زمین بــاغبــان آمد در آن لحظه برای دیدنـش اشک می غلتید بر گلبرگ رخسار حسین چون نظر میکرد خونین دل بخون غلتیدنش هرکه در دل ناله دارد ناله "یاسر"میتوان عـمـق درد و داغ را فهمـید از نـالیدنـش
: امتیاز
|
زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
در ســرخی غــروب نشسته سپیده ات جان بر لبم ، زعــمــر به پایان رسیده ات آخر دل عموی تو را پــاره پـاره کرد آوای نـاله هـــای بــریــــده ؛ بــریــده ات در بین این غــبــار به سوی تو آمـدم از رویِ ردّ خــونِ به صحرا چکیـده ات بر بیت بیت پیکر تو خـیـره مانــده ام آه ای غــزل ، چگــونه ببینم قصیـده ات؟ احلی من العسل ز لبــان تــو می چکد ای گــــل زبــانــزد است بیان عـقـیـده ات باید که می شکـفـت گــل زخم بر تنت از بس خــدا شــبــیــه حسـَن آفـــریـده ات
: امتیاز
|
زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
لاله ی سرخی و ازخون خودت، ترشده ای بی سبب نیست که اینگونه معطر شده ای دشت را از شــررِ داغِ دلت ســوزانــدی راستی باغی از آلالـه ی پــرپـر شـده ای تَنـش تــیــغ و تنت کــربـبـلا را لـرزانــد زخمیِ صاعقه ی خنجر و حـنجـر شده ای چه کــنــم بـا غــم این پـیکر پـامــال شده بی پر و بــال تر از هرچـه کبوتر شده ای سنگ بر آینه ات خورده و تکــثـیر شـده مـثـل غــم های دلــم چـند بـرابــر شـده ای مــاه زیبای کــفــن پـوش! هـلالــم کـردی شاخ شمشاد عـمــو، مثل صنوبــر شده ای ای به کــام تو شهادت زعسل شـیـرین تـر تــو در آیــیــن وفـــا ، آیــنه بـاور شـده ای این جماعت همه دنبــال سرت می گردند چشم برهـم بــزنی ، پیکر بی سر شده ای دست و پا می زنی و من جگرم می سوزد خیـلی امروز شبیه عــلـی اکــبـر شــده ای
: امتیاز
|